خاطرات نفس ما
 
نفس ما
نرگس و فاطمه و سمانه و معصومه و الناز می شن نفس ما!!!
شنبه 11 آذر 1391برچسب:, :: 16:27 ::  نويسنده : نرگس

 

سلام به همه ی دوستان. یکی از کارهای جالبی که ما 5 تا انجام میدیم اینه که به هر بهونه ای از هم دیگه شیرینی میگیریم و طرفو مجبور میکنیم مهمونمون کنه.

اول از همه هم از من شروع شد به بهانه ی گرفتن گواهینامه. نا مردی شد چون قبل از من معصومه گواهینامشو گرفته بود ولی هیچی ازش نگرفتیم البته خیلیم بد نشد چون برای من از همه کم خرج تر شد. ترم دوم بودیم که بستنی لیوانی مهمونشون کردم.

بعد من نوبت معصومه شد به بهانه ی این که خواهر زادش به دنیا اومدو برای اولین بار خاله شد. رفتیمو بهمون آب هویج بستنی داد. و بعد نوبت رسید به الناز چون به تازگی ازدواج کرده. ما رو برد فست فود و بهمون پیتزا و ساندویچ داد.(یکبار دیگه بهش تبریک میگیم و براش آرزوی خوشبختی داریم.)

نوبت رسید به فاطمه(سمیرا) چون شاغل شده بود و دستش توجیب خودش. اونم بردتمون فست فود. و فقط موند سمانه که دم به تله نمیداد ولی بالاخره قرار گذاشتیم که اونم بهمون غذا بده چون خونشونو عوض کردن و میخواد انتقالی بگیره به ی واحد دیگه به قولی گود بای پارتیه . الناز هم داره انتقالی میگیره، البته ما همچنان نفس ما میمونیم، و این شعر در مورد ما صدق نمیکند: از دل برود هر آن که از دیده برفت.



نظرات شما عزیزان:

فاطمه
ساعت22:39---18 آذر 1391
خیلی شکموییدا همتون!

الهه
ساعت12:43---13 آذر 1391
سلام نرگس خاطره زیبایی بود وبلاگ جالبیه بازم سر میزنم.

عمو نارنجی
ساعت21:40---11 آذر 1391
گفتی آب هویج بستنی بدجور هوس کردم!

باید با زن عمو نارنجی یه سری به آبمیوه فروشی بزنم :دی
پاسخ: سلام عمو لطفا سلام مارو به زن عمو هم برسونید. ایشونم به دیدن وب ما دعوت کنید.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 156
بازدید کل : 4538
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 75
تعداد آنلاین : 1